عباس پورخصالیان
سال 82 ، سال ایجاد 900 هزار اشتغال باید باشد! سالی که باید رشد اقتصادی کشور، به هشت درصد برسد تا به این میزان اشتغال ایجاد شود. اما چگونه و چطور؟
برآوردهای آماری نشان میدهند که طی سه سال نخست برنامه پنج ساله سوم، میانگین سالانه ورود نیروی کار جدید به بازار کار، 600 هزار و میانگین سالانه ایجاد فرصتهای شغلی، هزار شغل بوده است.
در ضمن، در این سال (82)، تمامی دستگاههای اجرایی، موظفند دو درصد از کل بودجه اختصاص یافته به خود را در توسعه ICT کارگیرند و هزینه کنند. علاوه بر آن، حدود یک صد میلیارد تومان نیز از منابع وجوه اداره شده متمرکز و پیشبینی شده در قانون بودجه سال 82 ، با هدف تأمین یارانه سود و کارمزد تسهیلات بانکی که از طریق نظام بانکی کشور به طرحهای اشتغالزایی در بخش خصوصی و تعاونی، اعطاء خواهد شد، به طور بالقوه وجود دارند که با احتساب آندو درصد بودجه به نسبت سال گذشته، نزدیک به چهار برابر اعتباریست که در آنسال، تصویب شده بود، از این رو پیشبینی می شود که پس از دورخیزی که دستگاههای اجرایی و نظام مهندسی ICT در سال 81 برداشتند، امسال تحرک مالی واجرایی به مراتب وسیعتری را در عرصه تکفا شاهد خواهیم بود. حال اگر، در این سال، شورای عالی اشتغالزایی، بخش دولتی و خصوصی یا غیردولتی، همکاری وهمافزایی خوبی با هم داشته باشند، میتوانند صددرصد این اعتبارات را جذب کنند.
پس مشکل خاصی، در زمینه پرداخت هزینههای ICT از سوی دولت، در میان نیست اما یکی از مهمترین مسائلی که با آن روبرو بودهایم و هنوز روبرو هستیم، تکمیل شکلگیری نظام مهندسی ICT کشور است. وضعیت موجود، شبیه به فشار آبی است که پشت سدی بزرگ و محکم جمع شده اما شبکه آبرسانی به مراکزی که نیازمندآب هستند هنوز تأسیس نشده باشد!
خوشبختانه اکنون به جای مهاجرت نخبگان رشتههای مرتبط با ICT مراجعت آنها روبروییم و مشکل مذکور نیز به زودی حل خواهد شد. شاید یکی از دلایل که باعثاین مراجعت، شده است وجود طرح تکفاست و البته دلیل دیگر این مراجعت، شده است وجود طرح تکفاست و البته دلیل دیگر این مراجعت، این است که به عقیده مقامات سازمان جهانی تجارت، ((WTO در سال گذشته میلادی، »حباب ICT در غرب ودر کشورهای صنعتی ترکید!» به این معنا که بخش ICT به دلایلی غیر فنی و نسبت به ICT غیر ماهوی، نتوانست به رشد اقتصادی مناسب و قابل پیشبینی برسدو انتظارات قبلی را برآورده نکرده و لذا در سال گذشته و به احتمال قوی در سال جاری، در چنین کشورهایی، بازار کار متخصصان ICT ، چندان گرم نیست و نخواهد بود. اکنون، شاهد آنیم که بسیاری از مراجعهکنندگان به کشور، خود بنیانگذاران شرکتی هستند که به همراه خود وارد بازارکار و سرمایه ایران میکنند و مایلند به صورت شرکتی، در ایران، به فعالیت بپردازند. این امر افقروشنی را پیشاروی نظام، گشوده است.
در همین فرصت کوتاه که از تصویب طرح تکفا میگذرد، بخشی از نظام مهندسی ICT ما، شکل گرفته و در حال تکمیل شدن است. پروژههایی تعریف شدهاند که با اجرای آن ها نظام اداری و اجرایی کشور را باز مهندسی و تجدید ساختار سوق میدهند. زیرا روش کار و شیوه قبلی اداره امور با اطلاعات و ابزار ICT شفاف وسادهتر از پیش و در یک کلام: دگرگون میشوند. این اتفاق، به طور حتم نه تنها در دستگاههای دولتی بلکه در بخش خصوصی نیز خواهد افتاد، زیرا پس از گذشت و تجربه هشت برنامه توسعه ملی مبتنی بر منابع طبیعی و فیزیکی، برای نخستین بار، در برنامه چهارم توسعه ملی، با توسعهای مبتنی بر اطلاعات، مهارت و دانش روبرو هستیم که به همراه خود، منابع انسانی ارزشمندی را وارد مناسبات تولیدی، خدماتی و اداری کشور خواهد کرد.
در چنین اوضاع و احوالی، شورای عالی اشتغال و وزارت کار و اموراجتماعی میتوانند و باید راهبرد و نگرشی فراتر از کارآفرینی را اختیار و دنبال کنندتا هم برای طرح تکفا و هم سایر طرحها و پروژههای اجرایی کشور، نیروی انسانی لازم را جلب و جذب کنند و از برنامه عقب نیفتند. این راهبرد ونگرش، کارآفرینی از طریق «بنیانگذاریست».
به طور نمونه و برای مثال : نیاز مبرم دستگاههای دولتی به نیروی انسانی ماهر و متبحر در ICT باعث میشود تا تعدادی از کارشناسان و مدیران موجود در رشتههای فناوری اطلاعات و ارتباطات، جابهجا شوند و یا از خیل بیکاران به جمع شاغلان بپیوندند وبه این طریق، در کوتاه مدت، نیازمندیهای نظام را برآورده سازند اما نیازمندی اولیتر، در کشور، برخورداری کشور از صنعت ملی ICT ونظام مهندسی ICT است. در نظر اول، دولت موفق به جذب نیروهای متخصص ومورد نیاز خود بشود به اصطلاح، سرصنعت، بی کلاه میماند. صنعت گران کشور نیز، به نوبه خود در پی استخدام نیروی کار ماهر در ICT هستند و بیش از پیش بدان نیازمند خواهند بود. لذا این هر دو فرایند کارآفرینی، مستثنا کننده یکدیگر و برای بنیانگذاری و تکمیل نظام مهندسی کشور میتواند مخل و تضعیف کننده باشد. منظور ما از این دو مفهوم «کارآفرینی» و «بنیانگذاری» اصطلاحاتی هستند که برابر آنها را در زبان انگلیسی به ترتیب foundership, : interpreneurship گفتهاند.
به عبارت روشنتر «بنیانگذار» کسی است که خود کارگر خود و سرمایهگذار شرکت خود و نیز کارفرمای خود است. کمک به ایجاد یک «بنیانگذاری» یا مهاجرت، جلب وجذب شدن یک «بنیانگذار» به کشور، خود به صورت تصاعدی، اشتغال میآفریند و به کارآفرینی منجر می شود.
در مدت زمان کوتاهی که از «تولد ICT » در جهان و تکفا در ایران میگذرد، مشاهده و تجربه کردهایم که عرصه ICT بهترین و موفقیتآمیزترین سکوی پرتاب برای بنیانگذاریست. در این فرایند، فردی که یا به لحاظ نبوغ ذاتی خود و با به ضرورت، تشخیص میدهد که باید خود رأساً به تأسیس شرکتی همت بگمارد لذا جرأت به خرج داده، سرمایهای و یا افراد دیگری را پیدا میکند و با خود شریکمیکند، به زودی دور را از دیگران میگیرد و بخشی از بازار ICT را به خود اختصاص میکرد. در سرتاسر دنیا میتوان چنین فرایندی را دنبال و مشاهده کرد. اکنون با مطرح شدن طرح تکفا و ICT در کشور، دیگر نباید فرصتهای شغلی جدید را صرفاً در درون دستگاههای دولتی ایجاد کرد یعنی نباید به بزرگتر کردن «بزرگان» و غول پیکرتر کردن غول پیکران که خود مفاسدی را به دنبال دارد اندیشید. برعکس، خصوصیسازی و آزادسازی، مقررات گذاری و تجدید ساختار، زمینههای خردکردن شرکتها وسازمانهای «دایناسوری» را فراهم کردهاند و میکنند.
یکی از نخستین اقداماتی که همزمان با تجدید ساختار و خصوصی سازی در ایران ودر کشورهای غربی رخ داد، همین شکستن و خردکردن کارتلها، تراستها و مجتمعهای بزرگ بود که منجربه، فرایند «شرکتی سازی (Corporatization) » شد. این بدان معناست که عصر، ICT عصر کسب و کارهای کوچک و متوسط است: کوچک به اندازهی یک نفر (One-Man Business) و متوسط به اندازه (برفرض) یک یا چند خانواده! به درستی که، ICT : بهترین عرصه بنیانگذاریست!
حال که تیر تکفا از کمان دولت بیرون جهیده است، بگذارید تا با این تیر چندین هدف را نشانه بگیریم:
- با بودجه به نسبت کلان تکفا که برای سال 82 فراهم آمده است، از طریق ایجاد دهها و بلکه صدها «بنیانگذاری» شخصی یا تعاونی، هم کارآفرینی کنیم وهم نظام ملی مهندسی و جامعه صنعتی ICT کشور را تکمیل کنیم و آن را انسجام ببخشیم و هم از این طریق، پای بست نظام اداری و حکومتی کشور را با ایجاد پسبستر ICT مستحکم سازیم و با به کارگیری کاربردهایش از فراوردههای نظام (اعم از کالا یا خدمات) با کیفیت و کمیت برتر، بهرهمند شویم.
به عقیده نگارنده «بنیانگذاری» بهترین راهبرد کارآفرینی و اشتغالزایی ست! وICT زمینه ساز مناسبیست برای بنیانگذاری!
ماهنامه پیام ارتباطات- شماره 35